علامه جعفری و ازدواج با زیباترین دختر دنیا از علامه جعفری میپرسند چی شد که به این کمالات رسیدی؟! ایشان در جواب خاطرهای از دوران طلبگی تعریف و اظهار میکنند که هرچه دارند از کراماتی است که به دنبال این امتحان الهی نصیبشان شده: «ما در نجف در مدرسه صدر اقامت داشتیم. خیلی مقید بودیم، در جشنها و ایام سرور، مجالس جشن بگیریم و ایام سوگواری را هم، سوگواری میگرفتیم. |
آقایی بود به نام آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که نجفآبادی بود. معدن ذوق بود. او که میآمد من به الکفایه قطعاً به وجود میآمد جلسه دست او قرار میگرفت.
آن ایام مصادف شده بود با ایام قلبالاسد (10 تا 21 مرداد) که ما خرماپزان میگوییم و نجف با 25 یا 35 درجه خیلی گرم میشد. آن سال در اطراف نجف باتلاقی درست شده بود و پشههایی به وجود آمده بود که عربهای بومی را اذیت میکرد. ما ایرانیها هم که، اصلاً خواب و استراحت نداشتیم.آن سال آنقدر گرما زیاد بود که اصلاً قابل تحمل نبود نکته سوم اینکه حجره من رو به شرق بود. تقریباً هم مخروبه بود.من فروردین را آنجا به طور طبیعی مطالعه میکردم و میخوابیدم. اردیبهشت هم مقداری قابل تحمل بود، ولی دیگر از خرداد امکان استفاده از حجره نبود.
گرما واقعاً کشنده بود. وقتی میخواستم بروم از حجره کتاب بردارم مثل این بود که با دست نان را از داخل تنور برمیدارم، در اقل وقت و سریع!
با این تعاریف این جشن افتاده بود به این موقع، در بغداد و بصره و نجف، گرما تلفات هم گرفته بود. ما بعد از شب نشستیم، شربت هم درست شد، آقا شیخ حیدرعلی اصفهانی که کتابی هم نوشته بود به نام «شناسنامه خر» آمد.
مدیر مدرسهمان، مرحوم آقا سیداسماعیل اصفهانی هم آنجا بود. به آقا شیخ علی گفت: آقا شب نمیگذره، حرفی داری بگو، ایشان یک تکه کاغذ روزنامه در آورد.
عکس یک دختر بود که زیرش نوشته بود «اجمل بنات عصرها» (زیباترین دختر روزگار)، گفت: آقایان من درباره این عکس از شما سوالی میکنم.
اگر شما را مخیر کنند بین اینکه با این دختر به طور مشروع و قانونی ازدواج کنید (از همان اولین لحظه ملاقات عقد جاری شود و حتی یک لحظه هم خلاف شرع نباشد) و هزار سال هم زندگی کنید، با کمال خوشرویی و بدون غصه، یا اینکه جمال علی(ع) را مستحباً زیارت و ملاقات کنید، کدام را انتخاب میکنید.
سوال خیلی حساب شده بود. طرف دختر حلال بود و زیارت علی(ع) هم مستحبی. گفت: آقایان واقعیت را بگویید. جانماز آب نکشید، عجله نکنید، درست جواب دهید.
اول کاغذ را مدیر مدرسه گرفت و نگاه کرد و خطاب به پسرش که در کنارش نشسته بود با لهجه اصفهانی، گفت: سیدمحمد! ما یک چیزی بگوییم نری به مادرت بگوییها؟ معلوم شد نظر آقا چیست. شاگرد اول ما نمرهاش را گرفت! همه زدند زیر خنده. کاغذ را به دومی دادند. نگاهی به عکس کرد و گفت: آقا شیخ علی، اختیار داری، وقتی آقا (مدیر مدرسه) اینطور فرمودند مگر ما قدرت داریم که خلافش را بگوییم. آقا فرمودند دیگه! خوب در هر تکه خنده راه میافتاد.
نفر سوم گفت: آقا شیخ حیدر این روایت از امام علی(ع) معروف است که فرمودهاند: «یا حارث حمدانی من یمت یرنی» (ای حارث حمدانی هر کی بمیرد مرا ملاقات میکند)
پس ما انشاءالله در موقعش جمال علی(ع) را ملاقات میکنیم! باز هم همه زدند زیرخنده، خوب اهل ذوق بودند. واقعاً سوال مشکلی بود. یکی از آقایان گفت: آقا شیخ حیدر گفتی زیارت آقا مستحبی است؟ گفتی آن هم شرعی صد درصد؟ آقا شیخ حیدر گفت: بلی.
گفت: والله چه عرض کنم. (باز هم خنده حضار)
نفر پنجم من بودم. این کاغذ را دادند دست من. دیدم که نمیتوانم نگاه کنم، کاغذ را رد کردم به نفر بعدی، گفتم: من یک لحظه دیدار علی(ع) را به هزاران سال زناشویی با این زن نمیدهم. یک وقت دیدم یک حالت خیلی عجیبی دست داد. تا آن وقت همچو حالتی ندیده بودم. شبیه به خواب و بیهوشی بلند شدم. اول شب قلبالاسد وارد حجرهام شدم، حالت غیرعادی، حجره رو به مشرق دیگر نفهمیدم، یکبار به حالتی دست یافتم. یکدفعه دیدم یک اتاق بزرگی است یک آقایی نشسته در صدر مجلس، تمام علامات و قیافهای که شیعه و سنی درباره امام علی(ع) نوشته در این مرد موجود است. یک جوانی پیش من در سمت راستم نشسته بود. پرسیدم: این آقا کیست؟
گفت: این آقا خود علی(ع) است، من سیر او را نگاه کردم. آمدم بیرون، رفتم همان جلسه، کاغذ رسیده دست نفر نهم یا دهم، رنگم پریده بود. نمیدانم شاید مرحوم شمسآبادی بود خطاب به من گفت: آقا شیخ محمدتقی شما کجا رفتید و آمدید؟ نمیخواستم ماجرا را بگویم، اگر بگم عیششون بهم میخوره، اصرار کردند و من بالاخره قضیه را گفتم و ماجرا را شرح دادم، خیلی منقلب شدند.
خدا رحمت کند آقا سیداسماعیل (مدیر) را خطاب به آقا شیخ حیدر، گفت: آقا دیگر از این شوخیها نکن، ما را بد آزمایش کردی. این از خاطرات بزرگ زندگی من است.
میر گلمحمدی / وبلاگ «قلم سیاسی»
وقتی زکریا تا 30سالگی تو کوچههادنبال دختر مردم بود!؟ سایت شبهه: مدتها بود که منتظر آغاز پخش سریال «کیمیاگر» ساخته و پرداختهی آقای محمدرضا ورزی بودیم. او پیشتر در گفتگوهای خبری اعلام کرده بود: فیلم – مجموعه «کیمیاگر» را با موضوع زندگی محمد بن زکریای رازی ساختهام |
این انتظار در تاریخ 18/1/1389 به سر آمد و اکران اولین قسمت این مجموعه در شبکه یک آغاز گردید و ای کاش هرگز این سریال نه ساخته و نه پخش میشد و منابع شناخت از این سرمایهی گرانقدر بشریت و تاریخ ایران زمین، هم چنان در کتابها محفوظ میماند و این چنین سخیف تحریف نمیگردید.
سکانس اول این مجموعه، طبق معمول اغلب سریالهای سبک ایرانی با مسئله عشق و عاشقی شروع شد. آن هم نه از نوع «لیلی و مجنون» - «یوسف و زلیخا» یا
سریال چنین آغاز میگردد که این دانشمند حکیم، در هجرهی صرافی خود نشسته بود که توسط داروغهباشیها دستگیر و به محکمه کشیده میشود. در محکمه قاضی و شاکی که معلوم نیست چرا پشت به متهم نشسته است حضور دارند.
قاضی بسیار بیمعنی از او میپرسد: آیا این زن را میشناسی؟! بعد به ناگاه شاکی، صورتش را با عشوهای مصنوعی که حتی شباهت به رفتار زنان امروزی ندارد چه رسد به زنان آن دوره، بر میگرداند و نگاه جلفی به متهم میکند! زنی متعلق به قرن دوم، با آرایش بسیار غلیظ متداول در فیلمهای ایرانی و هندی قرن بیست و بیست و یکم.
حکیم و دانشمند بدبخت جا میخورد که «او همسر من است، اینجا چه کار میکند»؟! و کاشف به عمل میآید که سرکار خانم، به رسم برخی از زنان دو دههی اخیر، بلافاصله پس از ازدواج مهر سنگینش را به اجرا گذاشته است! و قاضی نیز بدون نصحیت، ارتباط با بزرگترها و ریشسفیدها که هنوز هم متداول است، مانند قضات فمینیسم و خبرساز، آقا را راهی زندان میکند!
در سکانس دوم، جناب حکیم در بازداشت به یاد گذشته میافتد! معلوم میشود این آقا در دورهای که پسران در بین 16 تا 20 سالگی و دختران در سنین بین 11 تا 16 سالگی ازدواج میکردند، تا سیسالگی مجرد مانده بود و بدتر آن که عاشق زنی هم سن و سال خودش و یا حتی بزرگتر از خودش شده بود!
این خانم مجردی که به هیچ وجه شبیه دوشیزگان قرن بیست و یکمی هم نبود، چه رسد به دختران آن روزی، با ابروی برداشته، مژههای ریمل زده، گونههای سرخ شده از پودرهای آرایشی و لباسی مخصوص میهمانیهای زنانهی آن روزی در کوچه و بازار با عشوه پرسه میزد. درست مانندی دختران شوهر نکرده و عقدهای امروزی که شب مدل آرایش مانکنی را در یک برنامهی شوی تلویزیونی میبینند و صبح که برای خرید سبزی آش از منزل خارج میشوند، خود را شبیه به آن مانکن میکنند!
خلاصه آن که راه رفتن آن چنانی این خانم با سبدی مملو از انار مصنوعی در دست در کوچههای قدیمی، سریال طنز شبهای برره را بیشتر تداعی میکرد، تا زندگانی مردم در قرن دوم هجری را! نمایش طنز نمادها و رفتارهای امروزی، در سرزمینها و بافت آن روزی.
حالا از این خانم انتظار بیشتری هم نمیرفت، چرا که از وجنات، آرایش و عشوهی ... ای و ادا و اطواری که خودش برای خودش در کوچه باغهای قدیمی میآمد معلوم بود که کارگردانش در یکی از شبکههای تلویزیونی قرن 14 هجری شمسی مشغول فعالیت است، منتهی حرکت این دانشمند مسلمان و این شخصیت جهانی، آن هم در سن 30 سالگی بسیار تعجب برانگیز بود که مانند پسرهای جلف و لاابالی بعضی از محلههای خودمان، با چشم چرانی تمام به دنبال دختر مردم افتاده بود(؟!)
بالاخره با بازگشت به خاطرات چگونگی آشنایی و ازدواج در هنگام بازداشت، معلوم شد که ازدواج این آقا هم مثل آشنایی و عاشق شدن پسرهای جوان و بیدرایت در پارکها صورت پذیرفته است. او عاشق شده و دختر هم که فهمیده ترفندش گرفته و بالاخره در این سن و سال توانسته یکی را طور کرده و عاشق خود کند، تاخچه بالا گذاشته و مهر زیاد میخواهد و جناب آقای دانشمند هم عشق جوانی کورش کرده، بدون این که آهی در بساط داشته باشد و هنوز به ثروت پدرش میبالد، هفتصد دینار مهر خانم میکند!
بدیهی است که این عشقهای کوچه خیابانی با این مهرهای کلان امروزی، حتی اگر بیش از هزار سال پیش هم اتفاق افتاده باشد، نتیجهای جز طلاق ندارد. البته لابد محمد بن زکریای رازی بلد نبود، و گرنه نتیجهی دادگاه را به ماهی یک دینار بر میگرداند تا عروس خانم امروزی، هفتصد ماه به دنبال مهریهاش بدود.
پس از ماجرای عشق و عاشقی و ازدواج ناموفق، به زندگی علمی این دانشمند بزرگ میرسیم. واقعاً باید از قلم سحرآمیز و کارگردانی بیبدیل آقای «محمد رضا ورزی» و همکارانش نهایت سپاس و تشکر را به عمل آورد. به نظر میرسد این سریال هم مثل بسیاری از سریالهای دیگر از آن پتانسیل لازم و کافی برخوردار است که جناب آقای ضرغامی راه بیافتد در مجلس ... و برایش تعریف و تمجید و تأییدیه بگیرد. چرا که با دیدن اولین بخش این سریال، بیننده میفهمد که نبوغ و دانش محمد بن زکریای رازی، بسیار بیش از آن چیزیست که در کتب مستند تاریخی درج گردیده است. چرا که او نه تنها مانند ارشمیدس، نیوتن و سایر کاشفین، به ناگاه به اصلی پینبرده و به کشفی نرسیده است تا بعد با آزمایشات آن را تکمیل کند، بلکه قبل از کشف نیز میدانست که نام کشفش چیست؟ چگونه به دست میآید و چه خواصی دارد؟!
او به شاگردان خود میگوید: قصد دارم الکل را کشف کنم! از تبخیر به دست میآید! پس از این کشف در عرصهی علم پزشکی تحول بزرگی رخ میدهد! اغلب داروها با استفاده از این کشف من ساخته خواهند شد! واقعاً آفرین به این نبوغ. در هر حال از حکیم و دانشمندی که حتی تا سیسالگی در کوچه باغها به دنبال دختر مردم میافتاده، چنین نبوغ و کشفی نیز بعید نیست!
ظاهراً اطلاعات و معلومات اسلامی و قرآنی این حکیم بزرگ عالم اسلام نیز مانند معلومات شیمی و پزشکیاش میماند! به هنگام مداوای یک شرابخور دائمالخمر میگوید: پیامبر اسلام که شراب را حرام کرده است، میدانست که چه ضررهایی برای انسان دارد!
اشکالی به این سخن نیست، خوب عشق و عاشقی و کشفهای از پیش مکشوف شده، وقتی برای مطالعهی ظاهر قرآن هم باقی نگذاشته بود که بداند شراب (مسکرات) را خداوند حرام کرده است و آیات دال بر حرمت نوشیدن مسکرات بسیار صریح است.
از فرازهای دیگر معلومات اسلامی این دانشمند مسلمان این است که میگوید باید جسدی را تجزیه کنیم. شاگردانش به او میگویند که این کار اشکال شرعی دارد و گناه است! او میگوید: نیست. و برای این که ثابت کند این کار از نظر شرع مقدس اسلام نیز اشکالی ندارد میگوید: چون سقراط هم این کار میکرده است. البته شاید این دانشمند به خاطر فشار عشق یادش رفته بود که سقراط سه هزار سال پیش میلاد مسیح میزیسته است.
و آخرین سکانس نیز بسیار بیانگر تدین این حکیم مسلمان است! او به شاگردانش میگوید: بیایید قسم بخوریم که ...، و برای قسم خوردن بدون این که کلامی بیان شود، مانند سرخپوستان قدیم یا ماسونهای جدید دستش را جلو میآورد و ما بقی دست خود را روی دست او میگذارند!
در نهایت فقط یک سؤال از نویسنده و کارگردان باقی ماند: اگر قرار بود پول زیادی بگیرید و شخصیت دانشمندان مسلمان و ایرانی را در سریالهای خود به ابتذال و افتضاح بکشید، سریال کیمیاگر که به قول خودتان بیانگر زندگی و مرگ این نابغهی بیبدیل تاریخ علم بشری است را چگونه میساختید؟!
بیبیسی تشریح کرد: چگونگی جاسوسی رژیم صهیونیستی از طریق "فیسبوک" "بیشتر مردم متوجه مسائل امنیتی نیستند. آنها به اینترنت مراجعه میکنند و درباره همه مشکلات شخصی و حتی در مورد همسر یا نامزد خود حرف میزنند در حالی که ممکن است همین اطلاعات علیه آنها به کار گرفته شود." |
صدای شیعه: گسترش شبکههای اجتماعی در اینترنت و اعتماد بیش از اندازه افراد به فضای مجازی موجب شده تا اعضای این شبکهها، بسیاری از اطلاعات خصوصی خود را نیز بدون ترس از شناخته شدن، با دیگر اعضا در میان بگذارند. همین امر، بستر مناسبی را برای فعالیت سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی فراهم کرده تا با سوءاستفاده از اطلاعات شخصی افراد، از آنها در فعالیتهای جاسوسی و تخلیه اطلاعات بهره گیرند.
* اسراییل از طریق فیسبوک جاسوس استخدام میکند
یکی از شبکههای اجتماعی پربازدید در سطح جهان، سایت "فیسبوک" است که به گزارش "ویکیپدیا"، با دارا بودن بیش از 200 میلیون کاربر در سراسر جهان، از جمله فراگیرترین شبکههای اجتماعی دنیا محسوب میشود. بطوریکه این شبکه هماکنون به 40 زبان مختلف قابل دسترسی بوده و نکته جالبتر آنکه بیش از 70 درصد کاربران این شبکه آمریکایی در خارج از ایالات متحده زندگی میکنند.
در این میان سازمانهای جاسوسی و اطلاعات رژیم صهیونیستی نیز با تمرکز بر فیسبوک میکوشند تا با شناسایی اتباع کشورهای مختلف و سوءاستفاده از اطلاعات خصوصی آنها، این افراد را وادار به جاسوسی برای رژیم صهیونیستی کند.
در همین رابطه، "رونن برگمن" کارشناس اسراییلی امور اطلاعات و نویسنده کتاب "جنگ مخفی اسراییل در ایران" به پایگاه خبری "بیبیسی" میگوید: زیر نظر داشتن شبکههای اجتماعی در اینترنت، حداقلی چیزی است که باید از سرویس اطلاعاتی هر کشور انتظار داشت.
برگمن تاکید میکند: اسراییل از اطلاعات شخصی که به میزان زیادی در اینترنت یافت میشود، برای شناسایی افرادی که احتمال دارد به این رژیم کمک کنند، استفاده میکند.
* شنود مکالمات تلفنی، اعضای حماس را به اینترنت کشانده است
این کارشناس اسراییلی میافزاید: اگر 50 سال دیگر پروندههای مخفی "شینبت"، سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی، و همچنین سازمان اطلاعاتی ارتش این رژیم را باز کنیم، متوجه میشویم که تجهیزات جاسوسی اسرائیل از دستگاههایی که در فیلمهای تخیلی جیمز باند استفاده میشود، بسیار محیر العقولتر است.
برگمن با اشاره به چگونگی بهرهگیری رژیم صهیونیستی از شبکههای اجتماعی اینترنت میگوید: اگرچه سرویسهای اطلاعاتی اسراییل معتقدند که از طریق شبکههای اجتماعی نمیتوان جاسوسهایی را استخدام و به مدت طولانی به کار گرفت، اما در هر حال اطلاعات آنلاین ممکن است به سرویسهای اطلاعاتی کمک کند تا افرادی را شناسایی کنند که ممکن است برای آنها مفید باشند؛ مثل افرادی که با حماس ارتباط دارند.
گزارش بیبیسی حاکی از آن است که اعضای جنبش حماس معتقدند که علاقه مردم منطقه غزه به شبکههای اجتماعی در اینترنت باعث شده تا رژیم صهیونیستی بتواند از این طریق جاسوس استخدام کند.
بیبیسی در اینباره مینویسد: مدتهاست که شبکهای از خبرچینها در کرانه باختری و غزه برای اسرائیل کار میکنند. هدف اسرائیل نیز از داشتن چنین شبکهای، مختل کردن فعالیتهای گروههای مبارز است. بطوریکه این هفته حماس اعلام کرد، هر فردی را که در حین جاسوسی برای اسرائیل به دام بیندازد، اعدام خواهد کرد.
در همین رابطه "ایهاب الحسین" یکی از سخنگویان وزارت کشور دولت حماس میگوید: ابعاد استفاده از فیس بوک خیلی گسترده است. بیشتر مردم متوجه مسائل امنیتی نیستند. آنها به اینترنت مراجعه میکنند و درباره همه مشکلات شخصی و حتی در مورد همسر یا نامزد خود حرف میزنند در حالی که ممکن است همین اطلاعات، علیه آنها به کار گرفته شود.
ایهابالحسین میافزاید: اینترنت به آنها (سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی) اجازه میدهد تا وانمود کنند که همه چیز را درباره مردم میدانند.
این گزارش در تشریح چگونگی ارتباطگیری سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با کاربران اینترنتی مینویسد: ممکن است نیروهای سرویس اطلاعاتی اسراییل از طریق تلفن، ایمیل یا جاسوسان این رژیم که در منطقه مستقرند، با افراد مورد نظر تماس گرفته و از اطلاعاتی که از طریق فیسبوک به دست آوردهاند، قربانیان را تحت فشار بگذارد تا آنها را وادار به جاسوسی برای اسراییل کنند.
منبع: ایران
وی گفت: برخلاف تبلیغات پخش شده غرب، اسلام هیچ محدودیتی برای زنان قائل نیست.
نتایج یک تحقیق نشان می دهد که فشارهای روحی و وجود احساسات منفی در زنان و ارتباط با بزهکاران از عوامل اصلی در وقوع پدیده همسر کشی است.
به گزارش مهر، این تحقیق که توسط دکتر جعفر سخاوت عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی و علی افشاری کارشناس ارشد جامعه شناسی انجام شده نشان می دهد نداشتن حامی در زندگی و وجود محرکهای منفی از ویژگیهای زنان قاتل است.
جامعه آماری این تحقیق در زندان اوین بوده و با روش نمونه گیری تصادفی 10 نفر از قاتلانی که شوهر خود را به قتل رسانده بودند مورد تحقیق قرار گرفتند.
همچنین از 10 زنی که مرتکب قتل شده بودندسه نفر مشارکت در قتل داشته و هفت نفر دیگر مرتکب قتل همسرشان شده بودند.
تحقیقات دکتر جعفر سخاوت و علی افشاری نشان می دهد عوامل فردی و مشکلات ناشی از شرایط اجتماعی و خانوادگی و عوامل ساختاری جامعه در بروز این مساله نقش داشته است.
پیش از این نیز نتیجه تحقیقی که توسط متخصصان پزشکی قانونی و دانشگاه علوم انتظامی انجام شده بود نشان داد که شایعترین رابطه بین قاتل و مقتول در میان 116 پرونده مورد بررسی، رابطه شوهر و همسر بوده است.
این منابع فاش کردند که بر اساس اطلاعات مهمی که از چندین پایتخت اروپایی به آنها رسیده است، عربستان سعی دارد که در عملیاتی محرمانه موسوم به "پاک سازی لانهها " عملیات تروریستی را علیه شیعیان در شهرهای مختلف عراق بویژه در موصل و دیاله انجام دهد، هدف از این طرح خالی کردن این مناطق از شیعیان است. این منابع همچنین فاش کردند که حمایت مالی گستردهای از سوی عربستان برای انجام این طرح وجود دارد تا این منطقه پاکسازی شده و به منطقهای با حضور کامل اهل تسنن تبدیل شود و شیعیان به صورت کامل از این منطقه تخلیه شوند.
بنا بر این گزارش، بعثیها در دو شاخه سیاسی و نظامی خود در شهر موصل به صورت طبیعی به فعالیتهای خود بازگشتهاند، بطوری که این منطقه پایتخت بعثیها به شمار میرود، جلسات روزانه این حزب در موصل به صورت طبیعی برگزار می شود و فعالیتهای سازمانی این حزب و رسانههای آن از جمله روزنامه الثوره ارگان رسمی بعثیها در این منطقه فعالیتهای خود را از سر گرفتهاند.
در جلسهای محرمانه تصویب شد؛
آیا کویت به دنبال اخراج شیعیان است؟
«قرآن فارسی» منتشر شد!
اهداف غرب از شیعه شناسی
استقبال اسرائیل از درخواست چهره وهابی
بیانیه امام جمعه شیعیان خُبَر درباره ظلم حکام سعودی
[عناوین آرشیوشده]
دانلود متن کتب درسی [25]
پایگاه اطلاع رسانی دولت [39]
بدو دانلود [99]
هر چی بخوای [41]
علی رضا افتخاری [102]
آنچه لازم است بدانید [41]
سایت حضرت آیه الله بهجت [78]
آدرس سایت مراجع [41]
پاسخ به شبهات [69]
دلائل امامت [49]
سیاه جال [76]
«عشق و زندگی» منتشرنشده استاد مطهری [65]
[آرشیو(13)]
اسفند 1387
فروردین 1388
اردیبهشت 1388
خرداد 1388
تیر 1388
مهر 1388
آبان 1388
آذر 1388
بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
منطقه آزاد
نور
صل الله علی الباکین علی الحسین
بر و بچه های ارزشی
مذهب عشق
تنهایی من
آســــــمــونـــی بــاش
صفحات انتظار در فراق گل نرگس
گرداب
ریاست جمهوری