سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند با دل و فکرش می نگرد . نادان با چشم و دیده اش می بیند . [امام علی علیه السلام]
پیـــــــــــرو اهل بیت(ع)
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • سخنى جامع و کامل در حقیقت معناى امام و معناى شیعه و مخالف ، و تقسیم مردم از این دیدگاه

    ملا محسن فیض کاشانى

    بدان ! آن کسى را که خداى تعالى از بین بندگانش برگزیده و او را از آن میان به خود اختصاص داده و به بهترین وجه او را ادب آموخته و قواى نظرى و عملى او را تا حد ممکن به اوج کمال رسانده و سپس او علم لدنى آموخته و بر اسرار و احکام و قوانین خویش آگاه ساخته است و علاوه بر کمالى که به او داده ، توانائى تکمیل دیگر مردمان را نیز تا آن جا به وى عطا فرموده که مى تواند فیض خداوندى را بگیرد و به خلق خدا برساند و به هر کسى در خور عقل و خردش از آن فیوضات کمال بخش ، مرحمت کند، بدون این که آن جنبه علوى از این جنبه سفلى (ارتباط با خدا از عنایت به خلق ) و یا بر عکس او را بازد دارد، او امام مردم و خلیفه خدا بر خلق در زمین ، و حجت خدا بر بندگان و عالم ربانى و از همه کس پیشروتر و مقرب درگاه خداست ، پیامبر باشد و یا غیر پیامبر؛ زیرا چه بسیار پیامبرى که امام نبوده و چه بسا امامى که پیامبر نیست . امامت بالاتر از نبوت است ، گاهى خداوند امامت و نبوت را در یک شخص جمع مى کند، همان طور که خداى تعالى این دو منصب را براى پیامبر ما و ابراهیم علیه السلام جمع کرده است آن جا که مى گوید: (( انى جاعلک للناس اماما. )) (1242)

    در کتاب کافى از هشام بن سالم روایت شده که : امام صادق علیه السلام فرمود: ((پیغمبران و فرستادگان خدا چهار دسته اند: پیغمبرى که تنها براى خودش پیامبر است و به دیگرى مربوط نمى شود. پیامبرى که در خواب مى بیند و سروش غیبى را مى شنود ولى در بیدارى صاحب آن صدا را نمى بیند و بر کسى مبعوث نشده بلکه خود امامى دارد، چنان که ابراهیم علیه السلام امام و پیشواى لوط علیه السلام بود. پیامبرى که در خواب مى بیند و صدا را مى شنود و فرشته را مشاهده مى کند و بر طایفه اى کم یا زیاد مبعوث است ، مانند یونس علیه السلام که خداوند فرماید: (( و ارسلناه الى ماءة الف او یزیدون (1243) امام علیه السلام مى فرماید: مقدار بیشتر، سى هزار بود، و یونس خود امام و رهبر داشت ، (1244) و پیغمبرى که در خوب مى دید و صدا را مى شنید و در بیدارى نیز (فرشته را) مى دید و او امام است مانند پیامبران اوالوالعزم و حضرت ابراهیم علیه السلام ، نخست ، پیامبر بود ولى امام نبود تا این که خداوند به او فرمود: (( انى جاعلک للناس اماما قال و من ذریتى ، قال (اللّه ) لا ینال عهدى الظالمین ، )) (1245) کسى که غیر خدا و یا بتى را پرستیده است امام نمى گردد)).(1246)

    از زراره نقل شده است که : از امام باقر علیه السلام درباره قول خداى تعالى (( و کان رسولا نبیا )) (1247) رسول چیست و نبى کدام است ؟ فرمود: ((نبى کسى است که در خواب مى بیند و صدا را مى شنود ولى فرشته را مشاهده نمى کند و رسول کسى است که صدا را مى شنود و در خواب مى بیند و (در بیدارى هم ) فرشته را مشاهده مى کند. عرض کردم : امام در چه مقامى است ؟ فرمود: او صدا را مى شنود ولى نه در خواب فرشته را مى بیند و نه در بیدارى او را مشاهده مى کند. سپس این آیه را تلاوت کرد: (( و ما اءرسلنا من قبلک من رسول و لانبى (و لا محدث ). )) (1248)

    هر کس را خداوند به دوستى و موالات صاحب این مقام و پیروى از او و هدایت به وسیله رهبریهاى او، و دنباله روى و پیروى از راه و روش او در حرکات و سکنات و رفتار و حالاتش موفق بدارد و توفیق آگاهى بر اسرار و علومش را به قدرت طاقت و بر حسب ظرفیتش مرحمت کند تا هرگاه مرتکب گناهى شد باز گردد و توبه کند و هر وقت پایش لغزید باز ایستد و به حال اول برگردد و از راه هاى بیهوده و هواهاى تیره و اهل باطل و هواپرستان دورى کند و از امور زاید دنیا بپرهیزد و از میان مردمان ممتاز باشد چنین کسى شیعه و از خواص و خوشبخت و نجات بخش و پوینده راه نجات و مؤ من آزموده و پرهیزگار و معتدل و صاحب میمنت و از اصحاب یمین است و هر که در مقابل این شخص باشد به این ترتیب که دشمن امام ؛ نه پیرو او، نه هدایت یافته از هدایت او، نه دنباله رو او و نه مطلع بر اسرار او، بلکه مخالف راه و روش امام ، منکر دستور او، پیرو هواى نفس خویش و علاقمند به دنیا باشد، چنین کسى ، مخالف ، عامى ، نگونبخت ، در هلاکت ، مشرک ، گمراه ، ستمگر، بدیمن و از اصحاب شمال است . بنابراین ، این سه گروه ، اصناف حقیقى از افراد بنى آدمند که از یکدیگر مشخصند. این سه گروه به منزله اصول همه اصناف مردمانند. وانگهى دسته اول نسبت به دو دسته دیگر اصلند، زیرا آن دو گروه به وسیله این دسته رشد مى کنند و تشخیص مى یابند. خداى تعالى فرموده است : (( کان الناس امة واحدة فبعث اللّه النبیین مبشرین و منذرین ... )) (1249) و بیشترین آیه هاى قرآن بلکه تمام آیات درباره این سه گروه و احوال ، افعال ، اقوال و مبداء و معاد و آغاز و انجام کارشان وارد شده است و همچنین اخبار و آثار ائمه اطهار سلام اللّه علیهم در این باره است و در آنها به این دسته مردمان اشاره شده است : (( و کنتم ازواجا ثلاثة ، فاصحاب المیمنة ما اصحاب المیمنة ، و اصحاب المشاءمة ما اصحاب المشاءمة ، و السابقون السابقون ، اولئک المقربون . )) (1250)

    از امام باقر علیه السلام درباره قول خداى تعالى : (( هل یستوى الذین یعلمون و الذین لا یعلمون انما یتذکر اولوالالباب ، )) (1251) آمده است . که فرمود: ((ماییم آن کسانى که مى دانند و دشمنان ما کسانى هستند که نمى دانند، و شیعیان ما صاحبان مغزند)).(1252)

    به دو گروه آخر اشاره دارد حدیثى که درباره پرسش در قبر و رجعت رسیده است که در قبر از کسى که داراى ایمان محض یا داراى کفر محض است سؤ ال مى شود، (1253) و امّا سایر مردم ، غیر از این سه گروه (در حکم ) چهارپایان ، درندگان ، پشه هاى بى ارزش ، مقلدان و تابعان و خسانى هستند که تنها مطالب دیگران را نقل مى کنند و به محض شنیدن ، بدون تاءمل ، به دیگران منتقل مى سازند. اینان قابل توجه نیستند و اگر اینان منسوب به علم و دانشند هرگاه علمشان محدود به علم رسمى ظاهرى باشد در صورتى که در آن میان کسانى باشند که دوستدار سعادتمندان و دشمن اشقیا بوده و به امور دینى اهتمام مى ورزند و به بخشى از سنتهاى رسولان عمل مى کنند چنین کسى موالى ، دوستدار، و اهل نجات است پس رستگار مى شود و با آن کسانى که دوست مى دارد محشور مى شود، زیرا شخص با آنان که دوستشان دارد، محشور مى شود. و چه بسا شیعه نیز از باب تغلیب و یا از جهت پیروى ظاهرى از امام و راه و روش او، بر وى اطلاق مى شود هر چند که از باطن و در حقیقت او را پیروى نکند. علاوه بر این ، گاهى صفت مؤ من مخصوص کسى است که آزموده شده است و گاهى شامل ناآزموده نیز مى گردد، چنان که امام صادق علیه السلام مى فرماید: ((مؤ من ، دو نوع است : مؤ منى که به پیمان خدایى عمل کرده و به شرط او وفادار است ، و این است معناى قول خداى تعالى : ععع رجال صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه ، )) (1254) این مؤ منى است که هول و هراسهاى دنیا و آخرت به او نرسد، و او از کسانى است که دیگران را شفاعت کند و خود نیازى به شفاعت دیگران ندارد. و مؤ منى که همچون ساقه نازک گیاه است که گاهى کج مى شود و گاهى راست ایستد، این مؤ من از کسانى است که دچار هراسهاى دنیا و آخرت شود و از جمله کسانى است که دیگران او را شفاعت کنند و او کسى را شفاعت نکند.(1255)

    و همچنین پشه هاى بى ارزش و خسان که گاهى به کسانى غیر از سه گروه مذکور اطلاق مى شود و گاهى به گروه سوم از این سه گروه نیز گفته مى شود، چنان که امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: ((مردم سه دسته اند: یا داناى خداشناسند (عالم ربانى ) یا آموزندگانى که در راه نجات گام بر دارند، و یا مگسان کوچک و ناتوانند که دنباله رو هر آواز کننده اند و با هر بادى مى روند، از نور دانشش روشنى نجسته و به پایه استوارى پناه نبرده اند)).(1256)

    امام صادق علیه السلام فرموده : ((مردم سه دسته اند: دانشمند و دانشجو و خاشاک روى آب ، پس ما دانشمندانیم و شیعیان ما دانشجویان و سایر مردم خاشاکند)).(1257)

    از پیامبر صلى اللّه علیه و اله نقل شده است که فرمود: ((جز براى دو نفر در زندگى خیرى نیست : عالمى که فرمانش را ببرند، و شنونده اى که شنیده اش ‍ را حفظ و بدان عمل کند)).(1258)

    از امام صادق علیه السلام است که فرمود: ((یا دانشمند باش یا دانشجو یا دوستدار دانشمندان ، از گروه چهارم مباش که به سبب دشمنى با این سه طایفه هلاک خواهى شد)).(1259)

    بین امام و شیعه و دوستدار امام مراتب و درجاتى است که به موجب آنها نزدیکى و دورى از سعادت حقیقى معین مى شود. چه بسا شیعه اى که از امامت بهره مند است و چه بسیار دوستداران امام که از تشیع بهره اى دارند و این مراتب تنها به وسیله صفات و نشانه هاى شناخته مى شوند که آنها را نام بردیم و کم یا بیش این صفات و نشانه ها بر حسب مراتب این افراد در آنها موجود است ، و هر شیعه اى که آن دوازده نشانه را که در باب ششم از کتاب علم ، بخش عبادات - آن جا که از علماى آخرت یاد کردیم - در وى جمع است ، شایسته امامت و ارشاد مردم و نایب امام اصلى (امام معصوم ) در زمان غیبت است .

    فصل :
    هر کس ، کسى را به خاطر حسن اعتقادش دوست بدارد و یا کسى را به دلیل فساد عقیده اش دشمن بدارد، او را در اثر این دوستى و دشمنى اجر مى دهند هر چند که در تشخیص خود خطا کرده باشد. دلیل بر این مطلب ، روایتى است که در کافى از امام باقر علیه السلام نقل شده است که مى فرماید: ((اگر کسى براى خدا دیگرى را دوست بدارد، خداوند براى این دوستى او را پاداش دهد حتى اگر کسى را که دوست داشته ، در علم خدا اهل دوزخ باشد. و اگر کسى براى خدا دیگرى را دشمن بدارد، خداوند براى این دشمنى او را ثواب دهد، هر چند کسى را که دشمن داشته است در علم خدا اهل بهشت باشد)).(1260)
    از آن حضرت است که فرمود: ((هرگاه خواستى بدانى که در تو خیرى هست ، به قلبت نگاه کن ، اگر دیدى اهل طاعت خدا را دوست و اهل معصیت را دشمن مى دارى ، در تو خیر است و خدا هم تو را دوست دارد، و اگر دیدى اهل طاعت را دشمن و اهل معصیت را دوست مى دارى بدان که در تو خیرى نیست و خدا هم تو را دشمن مى دارد و هر کس با دوست خود محشور است )).(1261)
    امام صادق علیه السلام فرمود: ((همانا کسى که شما را دوست مى دارد ولى نمى داند شما چه عقیده اى دارید، خداوند او را به سبب دوستى با شما - شعیه واقعى - به بهشت مى برد، و کسى که شما را دشمن مى دارد و نمى داند شما چه عقیده اى دارید، خداوند او را به سبب دشمنى با شما به دروغ مى برد)).(1262)
    مى گویم :
    توضیح حدیث بالا از این اقرار است که چون اصحاب امام علیه السلام در ظاهر همگى اهل طاعت و تقوا بودند، بنابراین ، هر کس بدون علم به مذهب ایشان ، آنها را دوست و یا دشمن مى داشت ، در حقیقت نسبت به اهل طاعت دوستى و یا دشمنى ورزیده بود، پس مفاد این حدیث عین مفاد حدیث اول است . پوشیده نماند که دوستى و دشمنى از این جهت ، یعنى جهت طاعت و معصیت خدا، در واقع به حقیقت و کلیت آن موضوع بر مى گردد، نه اختصاص آن به شخص جزئى و چه بسا که که محب و مبغض ، محبوب و مبغوض خویش را ندیده و تنها صفات و اخلاق او را شنیده است . دلیل روشن بر این مطلب روایتى است که صدوق ، در کتاب (( علل الشرایع )) به سند خود از مفضل بن عمر نقل کرده که گفت : به ابوعبداللّه جعفر بن محمّد الصادق علیه السلام عرض کردم : چرا على بن ابى طالب علیه السلام (( قسیم الجنة و النار )) شده است ؟ فرمود: چون دوستى آن حضرت ((ایمان )) و دشمنى او ((کفر)) است و از آنجا که بهشت فقط براى اهل ایمان و دوزخ براى مردمان کافر، خلق شده است ، پس آن حضرت (( قسیم الجنة و النار )) است و هیچ کس جز دوستداران او وارد بهشت نمى شود و کسى جز دشمنان وى وارد دوزخ نمى گردد. مفضل عرض کرد: یابن رسول اللّه آیا پیامبران و اوصیاى ایشان على علیه السلام را دوست مى داشتند و دشمن ایشان على علیه السلام را دشمن مى داشتند؟ فرمود: آرى . پرسیدم : این دوستى و دشمنى چگونه بوده است ؟ فرمود: آیا نمى دانى که پیامبر صلى اللّه علیه و اله در جنگ خیبر فرمود: ((فردا پرچم را به مردى خواهم داد که او خدا و رسول خدا را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند، او بر نمى گردد تا خداوند به دست او فتح نماید)) عرض کردم : چرا مى دانم . فرمود: آیا نمى دانى وقتى که براى رسول خدا صلى اللّه علیه و اله مرغ بریان شده آمد، گفت : خدایا محبوبترین خلقت را برسان تا این مرغ را با من بخورد و مقصودش على علیه السلام بود؟ عرض کردم : چرا مى دانم . فرمود: آیا ممکن است پیامبران و رسولان خدا و اوصاى ایشان مردى را که خدا و رسولش را دوست مى دارد و خدا و رسولان خدا و اوصیاى ایشان مردى را که خدا و رسولش را دوست مى دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند، دوست نداشته باشند؟ عرض کردم : خیر. فرمود: آیا ممکن است مؤ منى از امتهاى ایشان دوست خدا و رسول خدا و پیامبران خدا را دوست نداشته باشد؟ گفتم : خیر. فرمود: بنابراین ثابت شد که همه پیامبران و رسولان خدا و تمام مؤ منان ، دوستدار على بن ابى طالب علیه السلام و همه مخالفان ایشان ، دشمن آنان و دشمن دوستدارانشان بودند. گفتم : آرى . فرمود: پس ‍ جز دوستدار على علیه السلام از اولین و آخرین ، کسى وارد بهشت نمى شود، در این صورت او (( قسیم الجنة و النار )) است . مفضل بن عمر مى گوید: عرض کردم : یابن رسول اللّه غم مرا بر طرف کردید، خداوند غم شما را بر طرف کند، از آنچه خداوند به شما آموخته است مرا بیشتر بهره مند فرمایید. فرمود: مفضل بپرس ! عرض کردم : یابن رسول اللّه ، سؤ ال من این است که آیا على بن ابى طالب علیه السلام دوستانش را وارد بهشت و دشمنانش را وارد دوزخ مى کند، یا رضوان و مالک این کار را مى کنند؟ فرمود: مفضل ! آیا نمى دانى که خداى تعالى رسولش را به منزله روح انبیاء و در حالى مبعوث کرد که ایشان دو هزار سال پیش از آفرینش سایر مخلوقات ، به صورت ارواح موجود بودند؟ عرض کردم : آرى . فرمود: آیا نمى دانى که رسول خدا صلى اللّه علیه و اله انبیاء را به توحید و اطاعت و پیروى از امر خدا دعوت کرد و بر آن اساس به آن وعده بهشت داد و به کسانى که با پیامبران مخالفت و اصول پذیرفته ایشان را انکار کنند، وعده دوزخ داد؟ گفتم : آرى ، فرمود: آیا پیامبر صلى اللّه علیه و اله نسبت به وعده هاى بهشت و دوزخى که از طرف خدا داده است ، ضامن نیست ؟ عرض کردم : چرا. فرمود: آیا على بن ابى طالب علیه السلام جانشین او و امام امتش نمى باشد؟ گفتم : چرا. فرمود: آیا رضوان و مالک از جمله فرشتگان و طالبان آمرزش شیعیانى نیستند که به خاطر دوستى آن حضرت رستگارند؟ گفتم : چرا فرمود: پس در این صورت على بن ابى طالب علیه السلام از طرف رسول خدا صلى اللّه علیه و اله (( قسیم الجنة و النار )) است ، و رضوان و مالک به دستور آن حضرت که نشاءت گرفته از امر خداست ماءمور شده اند، اى مفضل ! این مطالب را نگه دار که از جمله اسرار نهفته علم است و جز به اهلش بازگو نکن )).
    یکى از دانشمندان شیعه - خدایشان بیامرزد - مى گوید: این حدیث شریف گوهرى گرانقدر و درّى ارزشمند است که مولایمان امام صادق علیه السلام به ما ارزانى داشته و از آن فواید بسیارى حاصل شود که بر خردمندان پوشیده است : از جمله آن که مقصود از دوستى امیرالمؤ منین علیه السلام حالتى است که باعث معرفت به مقام او باشد زیرا محبت آن حضرت همسان با ایمان است و منظور محبت شخص وى که در دنیا مدتى موجود و به وسیله حواس جزئى محسوس بوده است نمى باشد بلکه منظور دوست داشتن حقیقت الهى و مقام عقلى کلى اوست که پیش از آفرینش خلق موجود بوده است . و دیگر این که پیامبر ما صلى اللّه علیه و اله در مقام عقل کلى اش بر سایر انبیاء و اوصیایشان مبعوث شد. و آنان را بشارت داده و انذار فرموده است در حالى که ایشان در آن روز به اطاعت و فرمانبردارى او و دورى از نافرمان وى مکلف بودند به خاطر تصدیق این کلام خدا: (( هذا نذیر من النذر الاولى ((ع (1263) و او از جانب خدا ضامن پاداشى است که به پذیرندگان دعوتش و اهل طاعت وعده فرمود و همچنین ضامن کیفرى است که اهل تکذیب را بدان بیم داده است ، و دیگر این که بر این اساس امیرالمؤ منین علیه السلام در میان امتش از اولین و آخرین ، - چه انبیاء و چه امتها - جانشین اوست ، و حکمش بر دربانان بهشت و خازنان دوزخ جارى است و آنان به موجب امر و نهى آن حضرت صادر مى شوند، و فرشتگان به طلب آمرزش براى شیعیانش الزام دارند، همان طور که به توحید، نبوت و ولایت ملزم اند. خداى تعالى مى فرماید: (( الذین یجعلون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم و یؤ منون به و یستغفرون للذین و آمنوا ربنا وسعت کلى شیى ء رحمة و علما فاغفر للذین تابوا و اتبعوا سبیلک و قهم عذاب الحجیم . )) (1264)
    این بود پایان سخن در کتاب اخلاق امامت و آداب شیعه و با پایان گرفتن این بخش ، بخش مربوط به عادات از کتاب (( محجّة البیضاء فى تهذیب الاحیاء )) نیز پایان پذیرفت و ان شاء اللّه به دنبال آن ، بخش مربوط به مهلکات و بخش شگفتیهاى قلب و دل خواهد آمد و (( الحمدللّه اولا و آخرا و ظاهرا و باطنا. ))
    بیست و هشت ماه ذیقعدة الحرام سال 1415 ه -. ق .
    مطابق با 9/2/1374 ه -. ش . محمّدرضا عطائى .



    پاورقى ها :

    1242- بقره / 124: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم .
    1243- صافات / 147: او را به سوى جمعیت یکصد هزار نفرى یا بیشتر، فرستادیم .
    1244- رهبر وى حضرت موسى علیه السلام بود و او شریعت موسى علیه السلام را تبلیغ مى کرد - م .
    1245- بقره / 124: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم ، ابراهیم عرض کرد: از دودمان من نیز (امامانى قرار بده ) خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمى رسد (تنها فرزندان پاکت به این مقام مى رسند).
    1246- کافى ، ج 1، ص 147.
    1247- مریم / 51: و او (موسى علیه السلام ) رسول و پیامبر والا مقامى بود.
    1248- کافى ، ج 1، ص 167. آیه شریفه سوره حج / 52: ما هیچ رسول و پیامبرى را پیش از تو نفرستادیم . عبارت (( (و لا محدّثٍ) )) به فتح دال مشدد، تنها در روایت اهل بیت علیهم السلام است .
    1249- بقره / 213: مردم (در آغاز) یک دسته بیشتر نبودند (و تضادى در میان آنها وجود نداشت ، تدریجا جوامع و طبقات پدید آمدند، سپس در میان آنها اختلافات و تضادهایى به وجود آمد) خداوند پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت دهند و انذار کنند.
    1250- واقعه / 7 تا 11: و شما به سه گروه تقسیم خواهید شد، (نخست ) اصحاب میمنه هستند، چه اصحاب میمنه اى ؟ (گروه دیگر) اصحاب شومند، چه اصحاب شومى ؟! و (سومین گروه ) پیشگامان پیشگام ، آنها مقربانند.
    1251- زمر / 9: بگو آیا کسانى که مى دانند با کسانى که نمى دانند یکسانند؟ تنها صاحبان مغز متذکر مى شوند.
    1252- محاسن برقى ، ص ، 169.
    1253- کافى ، ج 3، ص 235.
    1254- احزاب / 23: مردانى که به عهد و پیمانى که با خدا بسته اند، وفا کردند.
    1255- کافى ، ج 2، ص 248.
    1256- (( نهج البلاغه باب حکم و مواعظ، )) شماره 147.
    1257- کافى ، ج 1 ص 34 شماره 4.
    1258- همان ماءخذ، ص 33 شماره 7.
    1259- همان ماءخذ، ص 34 شماره 3.
    1260- کافى ج 2، ص 126 و 127.
    1261- کافى ج 2، ص 126 و 127.
    1262- همان ماءخذ، ص 127.
    1263- نجم / 56: این (پیامبر) بیم دهنده اى از بیم دهندگان پیشین است .
    1264- مؤ من / 7: فرشتگانى که حاملان عرشند و آنها که گرد آن (طواف مى کنند) تسبیح و حمد خدا مى گویند و به او ایمان دارند و براى مؤ منان استغفار مى کنند (مى گویند:) پروردگارا رحمت و علم تو همه چیز را فرا گرفته ، خداوندا آنها را که توبه کرده اند و از راه تو مى روند ببخش و از عذاب دوزخ نگهدار.

    راه روشن (ترجمه محجه البیضاء) ج 4-ص431



    هاشمی ::: دوشنبه 89/1/23::: ساعت 7:6 عصر
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 0
    بازدید دیروز: 29
    کل بازدید :102397
    free counters

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    پیـــــــــــرو اهل بیت(ع)
    هاشمی

    >> پیوندهای روزانه <<
    ..اهل کتاب کلیک کنند - [31]
    دانلود متن کتب درسی [25]
    پایگاه اطلاع رسانی دولت [39]
    بدو دانلود [99]
    هر چی بخوای [41]
    علی رضا افتخاری [102]
    آنچه لازم است بدانید [41]
    سایت حضرت آیه الله بهجت [78]
    آدرس سایت مراجع [41]
    پاسخ به شبهات [69]
    دلائل امامت [49]
    سیاه جال [76]
    «عشق و زندگی» منتشرنشده استاد مطهری [65]
    [آرشیو(13)]


    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<
    حضرت معصومه[5] . شعر[5] . شیعیان آمریکا پس از 11 سپتامبر[2] . امام رضا علیه السلام=ضامن آهو[2] . عید[2] . یافاطمه[2] . کارآمدی چادر و حجاب مشکی . عید قربان=تصویر . قران =بهائیت . کتب بهائیت . لیلةالرغائب . لیلةالرغائب -آرزو . مفهوم، فلسفه و فواید حجاب . میلاد حضرت محمد (ص) . نازنین -زمین-سوال- جواب . نتیجه ازدواجهای خیابانی . نقدى بر حدیث «اصحابى کالنجوم» . و امام جعفر صادق(ع) . ولادت . یا زهرا . امام علی(ع) . انگیزه ی اصلی پوشیده بودن چیست؟ . ایدئولوژى بهائیت . برای زندگی . بهائی= نجس . بهار . پناهندگی دختر کلهر نتیجه جدائی پدر ومادر . پیامبر -امام حسن- امام رضا . پیامبر خوبی‌ها . تاریخچه حجاب در اسلام . تصاویر: . تصاویری از مصدومان چهارشنبه‌سوری‌های قبل . تعریف امامت . جاسوسی رژیم صهیونیستی از طریق "فیس‌بوک . چهلمین روز در فراق بهجت . حجاب . حجاب در روایات . حجاب در نظر فاطمه زهرا . صفای احمدی نژاد . عظم الله اجورکم . شیعه -سنی-حقیقت-زهرا - . خود نمائی قدیمی و مدرن . دانلود نرم افزار=ارتباط شیعه . دروغ سازی اغتشاشات . ریشه های کشف حجاب . زن وروابط زنا شوئی . سایتهای مفید شیعه شناسی . 15 مکان آلوده زمین . آزادی غربی = ایجاد مراکز فحشا . أین عمّار، = أین ابن تیهان=عمار کجاست؟ . احمدی نژاد . اختلاط دختر و پسر در زمان حال . اربعین حسینی . اس ام اس . اس ام اس روز پدر . اعمال شب وروز=عید غدیر=مستحبات .

    >>آرشیو شده ها<<
    بهمن 1387
    اسفند 1387
    فروردین 1388
    اردیبهشت 1388
    خرداد 1388
    تیر 1388
    مهر 1388
    آبان 1388
    آذر 1388
    بهمن 1388
    اسفند 1388
    فروردین 1389

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    پیـــــــــــرو اهل بیت(ع)

    >>لینک دوستان<<
    عاشق آسمونی
    منطقه آزاد
    نور
    صل الله علی الباکین علی الحسین
    بر و بچه های ارزشی
    مذهب عشق
    تنهایی من
    آســــــمــونـــی بــاش
    صفحات انتظار در فراق گل نرگس
    گرداب
    ریاست جمهوری

    >>لوگوی دوستان<<


    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
    2006-ParsiBlog™.com ©